۱۶ آذر:
زنده باد آزادی و برابری!
۱۶ آذر( سه شنبه ۷ دسامبر) در پیش است. این روز، روز مبارزه برای آزادی و برابری در سنگر دانشگاه است.
طی سالهای گذشته دانشجویان در دانشگاه های مختلف در سراسر کشور صحنحه های با شکوهی از آزادیخواهی برپا کردند و بارها حماسه آفریده اند. بطوریکه مبارزات دانشجویان در سال ۷۸ یک نقطه عطف تاریخی شد که مهر خود را بر روندهای سیاسی بعدی کوبید. در تیرماه ۷۸ دانشجویان در تهران و ۱۸ شهر دیگر پرچم مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی را بر افراشتنند و مردم به آنها پیوستند. به این ترتیب جنبش توده ای برای سرنگونی حکومت اسلامی آغاز شد. این جنبش اگر چه بخون کشیده شد اما، مهر خود را بر روندهای سیاسی بعدی کوبید و دستمایه مبارزات کوبنده تری شد که به اشکال مختلف و در عرصه های مختلف ادامه یافت و بعدها جلوه های گسترده تر و پر شکوه تر آن در انقلاب ۸۸ خود را بیشتر نمایان کرد.
عکسهای احمد زیدآبادی در دستان اعضای سازمان عفو بین الملل نروژ جرس: 250 نفر از اعضای سازمان عفو
بینالملل نروژ خواهان آزادی زندانیان سیاسی و مدنی و حذف مجازاتهای خشونت
آمیز از جمله سنگسار و اعدام در ایران شدند؛ آنان با در دست گرفتن عکس
احمد زیدآبادی اعتراض خود را به نبود آزادی بیان در جمهوری اسلامی اعلام
کردند.
وی در آخر ضمن بیان اینکه صرف نوشتن چند بیانیه و گزارش نقض حقوق بشر
در ایران کافی برای عقب راندن ناقضان حقوق بشر نیست از سازمان عفو بین
الملل خواست تا در خصوص کشور جمهوری اسلامی با جدیت و توان بیشتری برخورد
کند. |
من زنم
در تراز دنده آدم منم
این را دین گفت
من زنم
وسوسه عالم منم
این را شیطان گفت
من زنم
سوسن و سنان منم
این را نبی گفت
من زنم
صیغه نامحرم منم
این را ملا گفت
من زنم
در بند سنگسار سرم
این را فقیه گفت
من زنم
برده پایین تنه ام
این را وقیح گفت
من زنم
دادخواست گمشده قرن ،منم
این را قاضی ِشرع گفت
من زنم
ماه ِ پشت سیاهه منم
این را مقنن گفت
من زنم
زیبای خفته دهرمنم
این را سیاس فتن گفت
من زنم
آغوش امن نا امنی منم
این را امنیه گفت
من زنم
محبوس هزاره تجاوز، منم
این را هوس گفت
من زنم
سیبل اصلی شلیک ، منم
این را سرباز وطن گفت !!!!
من زنم
قالب حوا ، بدنم !
وین را آدم گفت
من زنم
مهر ِماه پاییزانم
این را خزان گفت
من زنم
الهه ی زیبای تنم
این را ونوس گفت
من زنم
داغ شقایق بر دلم
این را شهید گفت
من زنم
مادر سهراب پیل تنم
این را رستم گفت
من زنم
آتش اشک نرگس
این را دلم گفت
من زنم
گرمای عطش ِ زیستنم
این را کویر گفت
من زنم
مادر دوم همسرم
من زنم
خواهر برادرم
این را پدرم گفت
من مادرم
این را مادرم گفت
من انسانم
فرزند زمینم
این را زمان گفت
من قلبم
این را فرزندم گفت
من عشقم
این را باورم گفت
من پنجمین عنصرم
این را آزادی گفت
من همه چیزم
از آنست که در پیچم
نسل ناف از من است
از آن است که در بندم
من نقطه آخرم
و تشدید اول
خدا آفرید ، من خلق کردم
اصل آن است که حساب نآید
این راز زندان زنان است
خدا هم سلولی من است
میان ما ، دیکتاتور زمان است
دشنه به دست با یارانش
سم کوبان ، ارتش دیوانش
ناف بران ِ مقدس مآبش
جیره خوران ِ راه کربلا تا قدسش
و اینک منم
قامت برافراشته چو پرچم
پرچم زنان
دست در دست زنان ِ ایران زاد
دست در دست زنان ِ قاره ها و دهرها
دهه ها و سده ها
مادران سرزمین ها
گیسو بریده ها
طناب بافها
از برای برقراری عدالت ، محکمه سازها
آزادی فرزندان از سیاه چاله ها
ایستادگان بر در درد ، سالها
با فغان و فریاد داد کشیم بر فقها
شیران ِ غرنده ، از کران تا کرانها
بوق کننده ی شیون ها
آه ِ داد بر دادها
که :
داد ، خود ماییم ، ما
مادران سرزمین ها
داد ، خود ماییم، ما
که :
اصل آن است که حساب نآید
و آنچه بحساب آید ، نا چیز
من زنم
من جیغم
جیغ ِ فشارها
من جیغم ، من جیغم، من جیغم، جیغ
من دادم ، داد ِ بر بیداد ، منم من
رقص آرام
This is a poem
این شعر توسط
یک نوجوان متبلا به سرطان نوشته شده است..
written by a teenager with cancer.
She wants to see how many
people
get her poem..
او مایل است
بداند چند نفرشعر او را می خوانند..
It is quite the poem. Please pass it on.این
کل شعر اوست. لطفا آنرا برای دیگران هم ارسال کنید.
This
poem was written by a terminally ill young girl in a
New York
Hospitalاین
شعر را این دختربسیار جوان در حالی که آخرین روزهای زندگی اش را سپری می
کند در بیمارستان نیویورک نگاشته است
It was
sent
byو آنرا یکی از پزشکان بیمارستان فرستاده
است. تقاضا داریم مطلب بعد از شعر را نیز به دقت بخوانید
a medical doctor - Make sure to read
what is in the closing statement
AFTER THE POEM.
SLOW DANCEرقص آرام
Have you ever
watched kids
آیا
تا به حال به کودکان نگریسته اید
On a merry-go-round?
در حالیکه به بازی "چرخ چرخ" مشغولند؟
Or listened to
the rain
و
یا به صدای باران گوش فرا داده اید،
Slapping on the ground?
آن
زمان که قطراتش به زمین برخورد می کند؟
Ever followed a
butterfly's erratic
flight?
تا
بحال بدنبال پروانه ای دویده اید، آن زمان که
نامنظم و بی هدف به چپ و راست پرواز می کند؟
Or gazed at the sun into the fading
night?
یا
به خورشید رنگ پریده خیره گشته اید، آن زمان که
در مغرب فرو می رود؟
You better slow down.
کمی
آرام تر حرکت کنید
Don't dance so
fast.
اینقدر
تند و سریع به رقص درنیایید
Time
is short.
زمان
کوتاه است
The music won't
last
موسیقی
بزودی پایان خواهد یافت
Do
you run through each day
On the
fly?
آیا
روزها را شتابان پشت سر می گذارید؟
When
you ask How are you?
آنگاه که از
کسی می پرسید حالت چطور است،
Do
you hear the
reply?
آیا
پاسخ سوال خود را می شنوید؟
When
the day is done
هنگامی که
روز به پایان می رسد
Do you lie
in your
bed
آیا
در رختخواب خود دراز می کشید
With
the next hundred chores
و اجازه می
دهید که صدها کار ناتمام بیهوده و روزمره
Running through
your head?
در
کله شما رژه روند؟
You'd better
slow down
سرعت خود را
کم کنید. کم تر شتاب کنید..
Don't
dance so
fast.
اینقدر
تند و سریع به رقص در نیایید.
Time
is short.
زمان کوتاه
است.
The music won't
last. موسیقی دیری نخواهد پائید
Ever told your child,آیا تا بحال به کودک خود گفته اید،
We'll do it
tomorrow?"فردا
این کار را خواهیم کرد"
And in your haste,و آنچنان شتابان بوده اید
Not see
his
که
نتوانید غم او را در چشمانش ببینید؟
sorrow?
Ever lost touch,تا بحال آیا بدون تاثری
Let
a good
friendship die
اجازه
داده اید دوستی ای به پایان رسد،
Cause
you never had time
فقط بدان
سبب که هرگز وقت کافی ندارید؟
or call
and say,'Hi'آیا
هرگز به کسی تلفن زده اید فقط به این خاطر که به او بگویید: دوست من،
سلام؟
You'd better slow down.حال کمی سرعت خود را کم کنید.
کمتر شتاب کنید.
Don't dance
so fast.اینقدر تند وسریع به رقص درنیایید.
Time is short.زمان
کوتاه است.
The music won't
last.موسیقی دیری نخواهد پایید.
When you run so fast to get somewhereآن زمان که
برای رسیدن به مکانی چنان شتابان می دوید،
You
miss half the fun of getting there.نیمی از لذت
راه را بر خود حرام می کنید.
When you worry and hurry
through your day,آنگاه
که روز خود را با نگرانی و عجله بسر می رسانید،
It is like an unopened
gift....گویی هدیه ای را
ناگشوده به کناری می نهید..
Thrown away.
Life is not a
race.زندگی که یک مسابقه دو
نیست!
Do
take it slowerکمی آرام گیرید
Hear the
musicبه موسیقی گوش بسپارید،
Before the song is
over.
پیش از آنکه آوای آن به پایان رسد.
FORWARDED E-MAILS ARE TRACKED TO
OBTAIN THE TOTAL
COUNT.
ایمیل های فرستاده شده شمارش خواهد شد تا به حد نصاب برسد.
Dear All: PLEASE pass this mail on to
everyone you know -
even to those you don't know! It is the request
of a special girl who will
soon
leave this world due to cancer.
دوستان عزیز: لطفا این ایمیل را برای همه کسانی که می شناسید و حتی آنها که نمی شناسید بفرستید! این تقاضای دختری است که به خاطر سرطان بزودی جهان را بدرود خواهد گفت.
This young girl has 6 months left
to
live, and as her dying wish, she wanted to send a letter telling
everyone
to
live their life to the fullest, since she never will.
تنها
6 ماه دیگر از زندگی این دختر باقی مانده است و آخرین آرزوی او این است که
میخواهد به همه بگوید زندگی را تمام و کمال زندگی کنند، کاری که او نمی
تواند بکند..
She'll
never make it to prom, graduate
from high school, or get married and have a
family of her own.
او
هرگز نخواهد توانست در میهمانی پایان دبیرستان
با دیگر دوستانش به رقص و پایکوبی بپردازد و یا ازدواج کند و خانواده ای
تشکیل دهد.
By you sending this to as many people as
possible,
you can give her and her family a little hope, because with every
شما با فرستادن این ایمیل به افراد دیگر می
توانید کمی امید به او و خانواده اش هدیه کنید زیرا
name
that this is sent to, The
American Cancer Society will donate 3 cents per
nameبا
ازای تعداد افرادی که این ایمیل به آنها فرستاده شود، انجمن سرطان امریکا 3
سنت
برای معالجه و بهبود او اختصاص خواهد داد.
to her treatment and
recovery plan... One guy sent this to 500 people! So I